لطفا بـه این مطلب رای دهید
[رای ها : متون انگلیسی درباره ابن سینا 261 امتیـاز : 4.1]

زندگی نامـه ابوعلی سینا

در دنیـای امروزی کمتر ملتی هست که بـه نامداران گذشته خود توجه نکند زیرا یکی از علایم حیـات و زنده بودن ملت ها ملتفت بودن و توجه داشتن بـه مفاخر گذشته فلسفی، متون انگلیسی درباره ابن سینا علمـی، فرهنگی، ادبی، سیـاسی، اجتماعی و ملی آنـهاست کـه این گذشتگان با وجود گذشت روزگار و سیر زمان و وقوع حوادث ناگوار با هزاران خون دل به منظور آینده گان خود بـه مـیراث گذاشته اند کـه باید آنرا گرامـی و عزیز داشت.

بیوگرافی درباره ابوعلی سینا (زندگینامـه دانشمندان)

شیخ الرئیس نواسه ابوعلی سینا بلخی، ‌معروف بـه ابن سینا. متون انگلیسی درباره ابن سینا بـه قولی درون ماه صفر سال 370 هجری قمری (مطابق 980 مـیلادی) از پدر بلخی ایی بنام عبدالله (از سبب وزیر مالیـه بودن درون زمان سلطنت نوح بن منصور بـه بخارا مرکز ماورالنـهر و خراسان آن زمان انتقال نموده بود) و مادر بخارایی بنام ستاره درون قریـه خورمـیثن (قریـه ای مـیان بلخ و بخارا) طفلی چشم بـه جهان گشود. متون انگلیسی درباره ابن سینا کـه نامش را حسین گذاشتند.

شرکت درون جلسات بحث از دوران کودکی، بـه واسطه پدر کـه از پیروان آنـها بود، ابوعلی سینا را خیلی زود با مباحث و دانش های مختلف زمان خود آشنا ساخت. استعداد وی درون فراگیری علوم، پدر را بر آن داشت که تا به توصیـه استاد وی ابو عبدالله ابراهیم بن حسین ناتلی، ‌ابن سینا را بـه جز تعلیم و دانش اندوزی بـه کار دیگری مشغول نکند. و چنین شد کـه وی بـه دلیل حافظه قوی و نبوغ خود درون ابتدای جوانی درون علوم مختلف زمان خود از جمله طب مـهارت یـافت.

تا آنجا کـه پادشاه بخارا، نوح بن منصور (366 که تا 387 هجری قمری) بـه علت بیماری خود، وی را بـه نزد خود خواست که تا او را تداوی نماید ابو علی سینا بعد از تداوی از نوح تقاضا کرد که تا به کتابخانـه عظیم دربار سامانی دست یـابد و از آن استفاده نماید این تقاضا مورد قبول نوح قرار گرفت. بـه این ترتیب وی توانست با استفاده از این کتابخانـه درون علوم مختلف از جمله حکمت،‌ منطق و‌ ریـاضیـات تسلط یـابد. خاندان سامانیـان از مردم بلخ بودند و دین زرتشتی داشتند سامان خدا از روشناسان و حاکم بلخ بود والی عربی خراسان درون نصف قرن هشتم مـیلادی با سامان دوست شد و سامان دین اسلام اختیـار کرد از جمله نواسه هایش اسمعیل پسر احمد درون سالی 892 مـیلادی بعد از مرگ برادرش نصر و گرفتن سمرقند سلسله سامانیـان را بنیـان گذاشت.

اولین کتاب ابوعلی سینا

وی با وجود پرداختن بـه کار سیـاست درون دربار منصور، پادشاه سامانی و دستیـابی مقام وزارت ابوطاهر شمس الدوله دیلمـی و نیز درگیر شدن با مشکلات ناشی از کشمکش امرا کـه سفرهای متعدد و حبس چند ماهه وی توسط تاج الملک، حاکم همدان، را بـه دنبال داشت. بیش از صدها جلد کتاب و تعداد بسیـاری رساله نگاشته کـه هر یک با توجه بـه زمان و احوال او بـه رشته تحریر درون آمده است. وقتی درون دربار امـیر بود و آسایش کافی داشت و دسترسی اش بـه کتب مـیسر بود،‌ بـه نوشتن کتاب قانون درون طب و کتاب الشفا یـا دائره المعارف بزرگ فلسفی خود مشغول مـیشد کـه اوج کمال تفکر قرون وسطی هست که بدان دست یـافت و در تاریخ تفکر انسانی از تحقیقات معتبر جهان بشمار مـیرود.

اما درون هنگام سفر فقط یـادداشت ها و رساله های کوچک مـی نوشت از مـیان تالیفات ابن سینا،‌ شفا درون فلسفه و قانون درون طب شـهرتی جهانی یـافته است. کتاب شفا درون هجده جلد درون بخش های علوم و فلسفه، یعنی منطق، ریـاضی، طبیعیـات و الاهیـات نوشته شده است. منطق شفا امروز نیز همچنان بـه عنوان یکی از معتبرترین کتب منطق مطرح هست و طبیعیـات و الاهیـات آن هنوز مورد توجه علاقمندان است. کتاب قانون درون طب درون هفت جلد نیز کـه تا قرن ها از مـهمترین کتب طبی بـه شمار مـی رفت، شامل مطالبی درباره قوانین کلی طب، دواهای ترکیبی و غیر ترکیبی و امراض مختلف مـی باشد. این کتاب درون قرن دوازدهم مـیلادی همراه با آغاز نـهضت ترجمـه بـه زبانـهای لاتین و تا امروز بـه زبان های انگلیسی، فرانسوی و آلمانی و ایرانی نیز ترجمـه شده هست و بـه عنوان متن درسی طبی (طب سنتی ابوعلی سینا) درون پوهنتون های اروپایی که تا سال 1650 مـیلادی بـه عوض آثارجالینوس و موندینو درون دانشگاه های Lavain و Monpellier تدریس مـیشد.

ابن سینا درون زمـینـه های مختلف علمـی نیز اقداماتی ارزنده بـه عمل آورده است. او اقلیدس را ترجمـه کرد. رصدهای نجومـی را بـه عمل درآورد و در زمـینـه حرکت، نیرو، فضای بی هوا(خلا)، نور، حرارت تحقیقات ابتکاری داشت. رساله او درباره معادن و مواد معدنی که تا قرن سیزدهم درون اروپا مـهمترین مرجع علم زمـین شناسی بود. درباره این رساله فیگینـه درون کتاب دانشمندان قرون وسطی چنین آورده است: ابن سینا رساله ای دارد کـه اسم لاتین آن چنین است: De Conglutineation Lagibum. درون این رساله فصلی هست به نام اصل کوه ها کـه بسیـار جالب توجه است. درون آنجا ابن سینا مـی گوید: ممکن هست کوه ها بـه دو علت بـه وجود آمده باشند. یکی برآمدن قشر زمـین، چنان کـه در زمـین لرزه های سخت واقع مـی شود و دیگر جریـان آب کـه برای یـافتن مجرا، سبب حفر دره ها و در عین حال سبب برجستگی زمـین مـی شود. زیرا بعضی از زمـین ها نرم هستند و بعضی سخت. آب و باد قسمتی را مـی برند و قسمتی را باقی مـی گذارند. این هست علت برخی از برجستگی های زمـین.

ابن سینا خرد مبتنی بر منطق داشت و به تقدم عالم معتقد بود و مـیگفت (وجود خداوند بر جهان تقدم ذاتی دارد نـه زمانی) او بـه موجودیت جن و زنده شدن بعد از مرگ معتقد نبود… ابن سینا مـیگفت افعال و حوادث مستقیما از خدا بوجود نمـی آید بلکه درون نتیجه عمل غایی داخلی تکامل مـیابد. ابن سینا کوشش زیـاد کرد که تا نظریـات فلسفی خود را با عقاید عامـه مسلمانان توافق دهد ابن سینا همـه قضایـا را تنـها بـه روش عقلی و کاملا مستقل از قرآن مورد بحث قرار مـیداد از این سبب بود کـه تا قرن ها از طرف خلافت ها و هیت های حاکم ارتجاعی او را مظهر کفر و الحاد مـیدانستند و سوزاندن کتابهایش از سیـاستهای متداول طی چند قرن درون کشور های اسلامـی منطقه بود زمانیکه او را کافر و ملحد گفتن او گفت: کفری چو منی گزاف و آسان نبود محکم تر از ایمان من ایمان نبود درون دهر چو من یکی و آن هم کافر بعد در همـه دهر یک مسلمان نبود، و به واسطه عقل منطقی و نظام یـافته خود حتی درون طب نیز تلاش داشت تداوی را که تا سرحد امکان تابع قواعد ریـاضی سازد. تسلط بر فلسفه را کمال به منظور یک دانشمند مـی دانست. وی به منظور آگاهی از اندیشـه های ارسطو و درک دقیق آن،‌ آن گونـه کـه خود درون شرح احوالش نوشته است، 40 بار کتاب علم الهی و یـا مابعدالطبیعه (متا فیزیک) ارسطو را خواند و به حکم تصادف با استفاده از کتاب کـه ابونصر فارابی کـه درباره اغراض ما بعد الطبیعه نوشته بود، بـه معانی آن راه یـافت. ابن سینا درون دوران عمر خود از لحاظ عقاید فلسفی دو دوره مـهم را طی کرد. اول دوره ای کـه مصروف مطالعه ای فلسفه، عقاید و علوم مشاهی (ارسطویی) بود و دوم دوره ای کـه از آن عقاید عدول کرد و به قول خودش طرفدار حکمت مشرقین و پیرو فلسفه اشراق شد. با مرگ ابن سینا تقریبا دوران فلسفه درون مشرق بـه سر رسید روجر بیکن او را بزرگترین استاد فلسفه بعد از ارسطو لقب داده اند(فلسفه ابن سینا فلسفه مشاهی و متاثر از فلسفه نوع افلاطونی و دین اسلام هست وی کوشیده هست که فلسفه را با دین اسلام توفیق دهد معذالک جمع او را کافر و ملحد خوانده اند اگر چه او و ابن رشد هر دو از پیروان ارسطو بودند اما شیخ الریس کمتر از ابن رشد تابع اصیل یونان بودند.
اما ابن سینا قبل از ابن رشد بین فلسفه و احکام شریعت شکافی بـه وجود آورد و اولینی هست که درون اسلام کتب جامع و منظم درون فلسفه نوشته هست و کتاب الشفا او درون حکم دائره المعارف فلسفی هست تاریخ اجتماعی ایران جلد هشتم. وی بـه پشتوانـه تلاش یک صد ساله ای کـه پیش از او از سویـانی همچون رازی و فارابی به منظور شکل گیری فلسفه صورت گرفته بود، موفق شد نظام فلسفی منسجمـی را ارائه دهد. با توجه بـه این کـه پیش از او مقدمات این کار فراهم شده بود، کار و وظیفه ابن سینا این بود کـه مشکلات و پیچیدگی ها را کشف و حل کند و آنـها را بـه نحوی مظبوط و موجز شرح نماید. فروع جزئی را بـه تصول شامل ارتباط دهد و اطراف آن را بـه هم بیـاورد.
ابن سینا با ارائه نظر خود درون مورد نحوه ارتباط و نسبت بین مفاهیم کلی مثل انسان،‌ فضیلت و جزئیـات حقیقی بـه یکی از پرسشـهای علمای قرون وسطی کـه مدت های طولانی ذهن آنـها را بـه خود مشغول کرده بود پاسخ داد. تاثیر آرای فلسفی ابن سینا، ‌همچون آموزه های طبی او، ‌بر علاوه قلمرو اسلامـی، ‌در اروپا نیز امری قطعی است. آلبرتوس ماگنوس،‌ دانشمند آلمانی فرقه دومـینیکی (1200 که تا 1280 مـیلادی ) ‌نخستینی بود کـه در غرب تفسیر و شرح جامعی بر فلسفه ارسطو نوشت. بـه همـین دلیل اغلب او را پایـه گذار اصلی ارسطوگرایی مسیحی مـی دانند. وی کـه جهان مسیحیت را با سنت ارسطویی الفت داد،‌ درون شناخت آثار ارسطو سخت بـه ابن سینا متکی و معتقد بود. همچنین فلسفه ما بعد الطبیعه ابن سینا، ‌خلاصه مطالبی هست که متفکران لاتینی دو قرن بعد از او بدان رسیدند درون قرن پنجم هجری بـه وسیله پیشوایـان مذهب و پیروان خانقاه مبارزه گسترده و شدید علیـه علم و حکمت و مخصوصا فلسفه آغاز شد و در مدارس و مکاتب اهل علم تدریس هر گونـه علم، فلسفه و حکمت را حذف د و جای آن را بـه تفسیر قرآن، احادیث و اصول فقه واگذار د. علما مورد تکفیر اربابان مذهب قرار گرفت از جملهانیکه کـه با تمام قوا بر ضد فلسفه و علم طغیـان کرد حجته اسلام غزالی (450 الی505 هجری) بود کـه عمری فلسفه را آموخت و به علت یـاس و حیرت و واهمـه عجیبی کـه به او دست داد از مدرسه بـه خانقاه رفت و دامن عرفان را محکم گرفت و از جمله دشمنان سر سخت فلسفه، علم و حکمت گردید.

غزالی درون تهافت الفلاسفه (فارابی) و ابن سینا را رد مـیکند و مـیگوید: علی التحقیق آنـها را ظلماتی فوق ظلمات فرا گرفته است. درون المنقذ من الضلال متذکر شده هست که این دو فیلسوف درون بیست مورد درون موضوع الهیـات اشتباه کرده اند. درون سه مورد مستوجب تکفیر و در هفده مورد مستوجب تبعیداند و سه مورد کـه آنـها را از اسلام جدا مـیسازد و مورد تکفیر قرار مـیگیرند مـینویسد:

1- معتقد بودن آنـها بر اینکه خداوند حاکم بر کلیـات هست نـه جزییـات.

2- اعتقادشان بـه تقدم عالم.

3- اینکه اجساد حشر ندارد ثواب و گناه مربوط روح هست نـه جسم.

تعرض بـه ابن سینا بدین جا پایـان نمـیپذیرد بعضی از دانشمندان کوته آستین درون قرون بعدی نیز بـه او تاخته اند از جمله عثمان بن عبدالرحمن موسوم بـه ابن صلاح (643) ابن سینا را مرتد و بی دین شمرده و او را از جمله علمای خارج مذهب دانسته و خواندن کتاب های ابن سینا را به منظور مسلمانان جایز نمـی شمارد و گناه کبیره مـیداند و ابن سینا را شیطانی از شیـاطین لقب داده است، غافل از اینکه او خودش شیطان بزرگ بود. هر قدر از قرن وسطی دورتر مـیشویم و هر قدر دایره نفوذ دین بیشتر مـیشود این اعتراضات بیشتر و شدید تر مـیشود علت هم معلوم هست زیرا منطق و نحوه استنتاج ابن سینا با مبادی ظاهر بینان دین کـه پایـه اش بر تعصب نـهاده شده سازگار نیست مخصوصا کـه با هجوم ترکان عثمانی دین را با خرافات. اساطیر و فانتزی ها آمـیخته ساختند و توده های کشور های اسلامـی را درون جهل و خرافه نگهداشتن که تا هیت های حاکم بتواند براحتی حاکمـیت نمایند و تنـها دشمنی کـه در مقابل هر گونـه جهل و خرافه ایستادگی مـیکند علم و معرفت هست بنا این مخالفت ها متدینین ظاهر نما با اشاعه فلسفه و حکمت امری طبیعی بشمار مـیرود.



ابوعلی سینا درون سال 428 هجری قمری، زمانی کـه تنـها 58 سال داشت،‌ درون حالی رخت از جهان بربست کـه با ادای دین خود بـه دانش بشری، نامـی بـه صلابت تمدن خراسانی از خود بـه جای گذاشت اما دریغ و درد کـه امروز این صلابت تمدن خراسانی دارد کـه آهسته آهسته بـه باد فراموشی سپرده شود.

 «آثار ابن سینا» درون منطق و حکمت

  • الاشارات و تنبیـهات:
    حاوی مطالبی هست در حکمت و نیز درون منطق و علم طبیعی و الهی. درون یکی از مـهمترین بخش های این کتاب، شرح «خواجه نصیرالدین طوسی»، بـه نام «حل مشکلات الاشارات» نیز آمده است.
  • الانصاف:
    این کتاب از جمله ی بزرگ ترین کتاب های شیخ بوده و در آن بعد از تحقیق درون اقوال مشرقی ها یعنی شارحان کتاب های ارسطو درون بغداد و ممالک شرقی اسلامـی و مغربی ها یعنی شارحان کتب ارسطو درون اسکندریـه و سایر مراکز زبان یونانی درون شرح حکمت ارسطو، بـه انصاف از آن ها صحبت کرده است. از این کتاب، بخش هایی باقی مانده هست مانند شرح «مقاله اللام» از «کتاب الحروف» ارسطو و شرح «اثولوجیـا» کـه آن نیز بـه ارسطو نسبت داده شده است.
  • الحکمـه‌ العروضیـه:
    «ابن سینا» این کتاب را درون بیست و یک سالگی بـه اسم «ابوالحسن احمد ابن عبدالله العروض»، همسایـه ی خود درون «بخارا» نوشته است.
    •الحکمـه‌ المشرقیـه یـا الفلسفه‌ المشرقیـه:
    که منطق آن درون دست هست و بـه انضمام مجموعه ی اشعار عربی شیخ کـه در قاهره چاپ شده است.
  • کتاب «الشفا»:
    کتاب «الشفا»، مـهمترین کتاب «ابن سینا» درون حکمت هست که چهار قسمت را شامل مـی شود: منطق، طبیعیـات، ریـاضیـات و الهیـات. هر یک از این بخش ها خود بـه فنون و مقالات و فصل هایی دیگر تقسیم مـی شود. ترجمـه ی بخش هایی از این کتاب بـه عبری، آلمانی، لاتین، فرانسوی و فارسی درون دست است.
  • عیون الحکمـه:
    این کتاب درون منطق طبیعی و الهی نوشته شده کـه «امام فخر رازی» حکیم مشـهور قرن ششم و آغاز قرن هفتم آن را شرح کرده است.
  • المباحثات:
    این کتاب مجموعه ای هست از جواب های شیخ بـه سؤالاتی کـه از سوی شاگردان او، «بهمنیـار‌بن مرزبان» و «ابومنصور‌بن زیله» مطرح شده هست و بـه همـین سبب درون این کتاب از مطالب متفرق فلسفی سخن بـه مـیان آمده است.
  • النجاه:
    خلاصه ای هست از شفا کـه به قلم خود او نوشته شده و بدین سبب حاوی نکات جامعی درباره ی منطق و فلسفه است. بخش ریـاضی این کتاب را «ابوعبید‌عبدالواحد‌بن محمد جوزجانی» شاگرد شیخ از قسمت ریـاضی کتاب الشفا خلاصه کرده است.

در باب علوم شرعیـه:

«ابن سینا» تفسیرهایی بر بعضی از سوره های قرآن دارد کـه در واقع درون تطبیق اصول عقاید فلسفی بر مبنای دین اسلام نوشته شده است:

تفسیر «ثمّ استوی الی السماء و هی دخان»، تفسیر «سوره الاخلاص» ، تفسیر «سوره‌ الاعلی»، تفسیر «سوره الفلق» معروف بـه «المعوذه الاولی»، تفسیر «سوره الناس» معروف بـه «المعوّذه الثانیـه».
 

کتاب های ابن سینا

دکتر «ذبیح الله صفا» کتاب های فارسی «ابن سینا» را درون مجموعه ی «تاریخ ادبیـات ایران» بدین قرار ذکر مـی کند:

از «ابن سینا» فیلسوف بزرگ، چند کتاب بـه زبان پارسی باقی مانده هست که بهتر دانسته ایم همـه را ذیل یک عنوان مذکور داریم. انتساب بعضی از این کتاب ها بـه «ابن سینا» محقق و نسبت برخی دیگر مورد تأمل هست چنان کـه مـی توان آنـها را ترجمـه هایی از آثار شیخ دانست کـه غالباً از اختصاصات نثر قرن ششم یـا بعد از آنند. از مـیان کتاب های شیخ، نسبت «دانشنامـه ی علایی» و کتاب «نبض» بدو مسلم است.

  • «دانشنامـه ی علایی»:
    این کتاب را شیخ بـه خواهش «علاء‌الدوله کاکویـه» نوشته‌ و آن را بـه قصد تحقیق درون منطق و طبیعیـات و هیئت و موسیقی و مابعد‌الطبیعه تصنیف کرد اما جز بـه تحریر قسمت منطق و الهیـات و طبیعیـات، توفیق نیـافت و بقیـه را شاگرد او «ابوعبید جوزجانی» بـه عهده گرفت.
  • «رساله ی نبض»:
    این رساله شامل بحث درون کیفیت آفرینش عناصر، مزاج ها و طبایع هست و نیز و بحثی درون نقش خون درون بدن و نیز نبض و انواع آن دارد. این کتاب از جمله‌ نخستین کتاب هایی هست که درون فن طب نگاشته شده و حاوی اصطلاحات علمـی متعدد بـه پارسی است.
  • رساله ی معراجیـه یـا «معراجنامـه»:
    این رساله را «ابن سینا» بـه خواهش یکی از دوستان خود نگاشته و درباره ی پدیده ی معراج هست و این کـه معراج، قاعدتاً  روحانی هست نـه جسمانی.
  • «کنوزا‌لمعزّمـین»:
    شرحی هست در باب طلسم و جادوگری.
  • «ظفرنامـه»:
    ترجمـه ای هست از یک کتاب بـه زبان پهلوی کـه منسوب بـه بزرگمـهر حکیم است. «ابن سینا» آن را به منظور «امـیر نوح بن سامانی» ترجمـه کرده است.
  • «حکمـه الموت»:
    ترجمـه ای هست از «حکم الموت» شیخ بـه عربی.
  • «رساله ی نفس»:
    ترجمـه ای هست از «رساله ی نفس» شیخ بـه عربی. اصل آن درون شانزده فصل و ترجمـه ی فارسی آن نیز بـه همان شکل صورت گرفته است.
  • «المبدأ و المعاد»:
    اصل عربی این کتاب نیز درون دست است. بعید نیست کـه این نسخه ی فارسی، ترجمـه ی آن باشد.
  • «اثبات‌ النبوه»:
    یـا رساله ی نبوت کـه اصل آن بـه زبان عربی بوده است. از ترجمـه ی فارسی آن نیز نسخه هایی درون دست است.
  • «علل تسلسل موجودات»:
    نسخه هایی از آن بـه نام شیخ درون دست است.
  • «رساله ی جودیـه»:
    این رساله درون طب بوده و به نام سلطان «محمود غزنوی» هست که حتما در انتساب آن بـه «ابن سینا» تردید داشت.
  • «معیـارالعقول»: درون علم جرثقیل
    • «علم پیشین و برین»
    • «رساله درون منطق»
    • «رساله ی عشق»:
    این رساله ترجمـه ای هست از «رساله العشق» خود او.
    • «رساله ی اکسیر»
    • «رساله درون اقسام نفوس»
    • «فی تشریح الاعضاء»
    • «رساله درون معرفت سموم»
    • «حل مشکلات معینـه» کـه گویـا منسوب بـه شیخ هست و نـه از آن او.

«آثار ابوعلی سینا» درون علم ریـاضی

مـهمترین آثار «ابن سینا» را درون علوم ریـاضی حتما در همان کتاب الشفا (جزء سوم شامل: الارثماطیقی ـ علم الموسیقی ـ علم الهیئه) دید. با این حال، «ابن سینا»، رسالات جداگانـه ای هم درون اصول و فروع علم ریـاضی دارد مانند:

«الزاویـه» یـا «تحقیق مبادی الهندسه»، «رؤیـه الکواکب باللیل لا‌بالنـهار»، «رساله فی الموسیقی»، «الفلک و المنازل» یـا «المختصر فی علم الهیئه»، «فی سبب قیـام الارض فی وسط السماء»، «ابطال احکام النجوم»، «فی ابعاد‌ الظاهره‌ للاجرام السماویـه».

بازدیدکنندگان این مطلب، مطالب زیر را هم مطالعه کرده اند :




[زندگینامـه ابوعلی سینا - پزشتاره شناس متون انگلیسی درباره ابن سینا]

نویسنده و منبع: امیر شریفی | تاریخ انتشار: Tue, 24 Jul 2018 17:30:00 +0000